جسارت جرس
جرس وار ار ترا دردی است ، تاکی ناله نا کردن
نجیب آسا گرت باری است ، تا کی را ه نارفتن؟
در آستانه چهارمین زادروز جنبش راه سبز و تولد جرس هستیم ، چهار سال حرکت و تلاش برای رسانهای چون جرس ، بنظر می رسد ، زمانی کافی است تا بتوان آن را دقیق تر در ترازوی سنجش قضاوتها قرارداد و به ارزیابی آن و نقش کلیدیاش در تشکل و رشد جنبش اعتراضی مردم ایران ، به عنوان یک رسانه بیدار و فعال پرداخت .
راقم این سطور در اولین یاداشت خویش به بهانه اولین سالروز تولد جرس ، با عنوان ” آن قدرهست که بانگ جرسی می آید . ” به نقش جریده جرس در تشکل حرکت فرهنگی این رسانه درآغاز راه پرداخته و اهداف این شبکه اطلاع رسانی آزاد را ترسیم نمود ، در دومین سالگرد جرس هم ، به تکلمهای کوتاه در همین راستا پرداخت که بخشی از آن توام با نگرشی نقد گونه به این جریده نوپا بود ، که البته هردو نوشته در این رسانا منعکس شد ، اما اینک و در این نظرپردازی کوتاه ، قصدم برآن است تا از زاویه دیگر به جرس نگاه کنم ، نگرشی که شاید تا کنون دوست و دشمن به آن نپرداخته اند و احتمالا بدان واسطه که آن را لازم نمی دیدند.
شجاعت یا جسارت کدام بیشتر برازنده جرس است ؟
شجاعت یعنی دلیری یا شهامت ، کسی که توانائی انجام کاری را با دلیری دارد ، فرد با شهامتی است ، اما جسور کسی است که نه تنها شهامت عملی کردن امری سترگ را دارد ، بلکه با گستاخی ، با در نوردیدن مرزها و محدودهها ، هدفش را محقق می نماید و به نظر می رسد که جرس جسور بوده و جسارتاش در طی ۴ سال اخیر باعث گشته ، محدودیتها را پشت پا نهد و از مرزتنگاها و مهمتراز آن از نگاه تنگ نظرانه ، آنچه که یکی از بزرگترین آفات رسانه ای است عبور نماید ، در عمل شجاعانه چون گستاخی و تعدی دیده نمی شود ، عواقب آن از دید جامعه نسبت به کار جسورانه به راحتی قابل قبول بوده ، در بسیاری موارد به دیده اغماض بدان نگریسته می شود و در حالاتی هم با تحسین روبرو میگرددد ، اما جسارت آن چیزی است که نه تنها دشمن که گاها دوست هم بر نمی تابدش ، بویژه در کار فرهنگی و رسانهای که بسیار ظریف و حساس است ، راضی نگه داشتن نگرشها دوستانه اما نه به قیمت فدا کردن حقیقت در پیشگاه مصلحت .
جسارت جرس در چیست ؟ این رسانه نسبت به بسیاری از جراید و سایتهای انعکاس اندیشهها بسیار جوان بوده ، اما گذشت زمان اثبات نمود که نسبت به همه آنها از سعه صدر بیشتری در انعکاس نظرات و اندیشههای انتقادی حتی از خود جرس، برخورداربوده ، ظرف چند سال اخیر ، عدهای از دوستان از جرس جدا شدند و یکی از دلایل آنان در این تجزیه طلبی در حوزه اندیشه ، آن بوده است که جرس به برخی از اندیشههای مخالف با طرز نگرش خود بها نمی دهد یا آنها را آزادانه منعکس نمی نماید ، اما مرور زمان ، دست کم از دید نگارنده این سطور ، اثبات نمود که آنها ئی که جرس را به اندیشه ورزی یک سویه و یا عدم انعکاس برخی از افکار متهم می کردند و هنوز هم بدان می پردازند ، در مواقع ضروری ، که این را نیز خود تشخیص می دهند ، خود نیز به سانسور و سکوت می پردازند ، اگر سانسور یک سبک است صرفا، پس تخطئه آن برای هر روند رسانهای بیمعنی است ، اما اگر یک سیاست سخیف می باشد ، پس طبعا برای همگان مذموم خواهد بود ، اما عدم تعمیم این طرز تلقی می تواند مارا به این اصل رهنمون نماید که متاسفانه نگاه برخی از رسانههای اپوزیسیون به جرس گزینشی و متاسفانه گاهی هم آلوده به اغراض است ، وگرنه دلیلی دیده نمی شود ، نویسندهای که روزی جرس را با طنازی به خود سانسوری متهم می کرده و این نظرو نتیجه گیری خود را در سایت رقیب یا مخالف افکار جنبش سبز منعکس می کرده ، امروز با همان دیدگاه از طرف جرس فرصت ان را داشته باشد ، که دیدگاهش را بیبیم سانسور در جریده جرس منعکس نماید ، بهر حال این بردباری از سوی رسانه جنبش سبز ، قابل تقدیر و نشانه تکامل روبه افزون فرهنگ رسانهای جرسیان می باشد .
آیا جرس صرفا وابسته به یک نحله فکری است ؟
اگرچه تولد جرس اصلا بواسطه یک جنبش وسیع اجتماعی برعلیه تمامیت خواهیهای رژیم جمهوری اسلامی بوده است ، اما محدود کردن فضای فعالیت فرهنگی جرس صرفا در این محدوده ، دست کم پس از سپری شده ۴ سال و رشد و کثرت گرائی و تنوع طلبی جرس در راستای امور فرهنگیاش چندان منصفانه به نظر نمی رسد ، به عبارت دیگر باید بپذیریم که امروز این جریده صرفا خودرا متولی انعکاس اندیشهای کسانی که به اصلاح طلبی و گذار از درون رژیم اسلامی برای تغییر ، معتقدند نمی داند ، بلکه در عمل تاکنون ثابت نموده که در انتشار وسیرآزاد اندیشهها ، حتی از انعکاس نظرات کسانی که با بسیاری از مبانی اصلاح طلبی موافق نیستند و در همین راستا تقریر و تالیف می نمایند ، امتناع ویا هراسی ندارد ، اگرچه از سوئی جرس بیم از ان ندارد که تعلق خاطر خویش را به یک نحله فکری مشخص که اصولا برای و به بهانه آن زاده شده است ، پنهان نماید ، اما مهم این است که متعلق بودن جرس به یک جنبش فکری که چیزی جز در راستای حرکت اصلاح طلبانه در جامعه برای تغییر زیربنائی در ایران نمی باشد ، باعث آن نیز نیست که این جریده از انتشار افکار کاملا مخالف با را ه و سیاست تدوین شده خویش ، اجتناب نماید و درعمل هم بدین اصل رسانهای به عنوان یک جریده آزاد پایبند بوده است ، اما برای آنکه از کلی گوئی پرهیز کنم ، به مصداقی که دقیقا تجربه شخصی راقم این سطور بوده ، می پردازم ، در راستای تببین و انتشار اندیشهها در کوران انتخابات اخیر ریاست جمهوری ، جرس طبیعتا جایگاهی برای انعکاس عقایدی کسانی که به انتخابات مربوطه با دیده ایجابی اعتراضی نگاه می کردند ، بود اما این مهم باعث نشد تا این رسانه از انعکاس تفکر و یا تلقی کسانی چون این جانب که به ان انتخابات نگاه تحریمی داشتند ، وحشتی داشته باشد ، در میان دهها مقاله که مشوق شرکت در انتخابات بود و البته با دیده اعتراضی اصلاحی به آن ، نوشته این راقم هم در جهت عکس ، یعنی تحریم انتخابات ، بیکم و کاست منعکس شد ! که البته این برای یک رسانه ارزشی بسیار بزرگ است .
حال در نگرشی مقایسهای و منصفانه در اردوی رسانهای سایربخشهای اپوزیسیون ، کدام جریده با این جسارت به انعکاس اندیشه مخالفاناش که آنها هم اپوزیسیون بودند، پرداخته است ؟ در فلان سایتی که نوشتههای یک دستی در تحریم انتخابات گلچین شده بود ، چند مقاله در راستای نگاه اصلاح طلبانه به انتخابات ، یعنی شرکت معترضانه در آن ، دیده می شد ؟ به جرات ، شاید هیچ موردی ، چرا ؟ چون شهامت وجود داشته ، اما به جسارت نرسیده تا مرزها را پشت سر بگذارد .
یکی از ویژگیهای یک رسانه آزاد و جسارت پیشه آن است که درانعکاس هر اندیشهای تا مادامی که باعث زوال ارزشهای اخلاقی مورد پذیرش عرف نمی گردد، بکوشد ، حتی اگر این تفکر مخالف منش فکری آن جریده باشد .
واپسین کلام آنکه جرس در این این چند سال خوش درخشید ، در انعکاس آزاد اندیشهها ، نقش آفرینیاش قابل تحسین بوده ، در بخش اخبار هم چه از لحاظ سرعت که حرف کلیدی را دریک رسانه می زند و چه موثق و مطمئن بودن منابع خبری که حساسیت فوق العادهای دارد ، جرس موفق بوده است ، بدیهی است که هر رسانهای در بهترین شرایط هم می تواند ، کاستی هایی داشته باشد ، اما اصل در جهت جریان حرکت کردن است که باعث می شود تا مخاطبان خود به قضاوت بنشینند و کارنامه ان جریده را ارزیابی نمایند .
با دست مریزاد گوئی به دست اندرکاران جرس که امروز متعلق به همه ایرانیان است ، آروزی پیشرفت روزافزون اهالی این جریده را دارم .
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.