واکنش تند مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
جرس: در واکنش به موج جدید اهانت های وارده به محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی توسط برخی نهادها و رسانه ها و چهره های حکومت، تشکل «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم» با صدور بیانیه ای اعتراض آمیز، این اقدامات را تقبیح کرد و توهین به ملت دانست.
تشکل اصلاح طلب «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم»، همچنین مجددا از این دو “چهره مورد توجه مردم” خواسته است تا با حضور خود در عرصه انتخابات، “به تقاضای آحاد این ملت پاسخ مثبت گفته و اعتبار و حیثیت کشور و انقلاب را به جایگاه اصلی خود بازگردانند. و خواستهء مردم را که بزرگترین حجت الهی برای برداشتن این بار سنگین است، تحقق بخشند.”
جرس: در واکنش به موج جدید اهانت های وارده به محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی توسط برخی نهادها و رسانه ها و چهره های حکومت، تشکل «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم» با صدور بیانیه ای اعتراض آمیز، این اقدامات را تقبیح کرد و توهین به ملت دانست.
تشکل اصلاح طلب «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم»، همچنین مجددا از این دو “چهره مورد توجه مردم” خواسته است تا با حضور خود در عرصه انتخابات، “به تقاضای آحاد این ملت پاسخ مثبت گفته و اعتبار و حیثیت کشور و انقلاب را به جایگاه اصلی خود بازگردانند. و خواستهء مردم را که بزرگترین حجت الهی برای برداشتن این بار سنگین است، تحقق بخشند.”
به گزارش تارنمای مجمع، در بخشی از بیانیه این تشکل اصلاح طلب آمده است: “این حملات نماد دست های ناپیدایی است که فقط برای منافع خود می اندیشند، در واقع این حملات به میلیون ها ایرانی است که از آقایان تقاضا ی کاندیدا شدن را داشته اند، تا مملکت را از این وضعیت بحرانی نجات دهند. گناه بزرگ آقایان هاشمی و خاتمی و امثال آنان این است که در این روزگار حساس مورد توجه نخبگان ، دانشگاهیان و حوزویان و بخش وسیعی از ملت ایران قرار گرفته اند.”
متن کامل بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بدین شرح است:
بنام خدا
وْلاَ حُضُورُ الْحَاضِرِ، وَقِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، وَمَا أَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلاَّ يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِم، وَلاَ سَغَبِ مَظْلُوم، لألْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا ( خطبه 3 نهج البلاغه)
در پی درخواستهای مکرر و پی در پی از سوی آحاد ملت ایران به ویژه نخبگان فکری و علمی ، اعم از دانشگاهیان و حوزویان ، برای کاندیداتوری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از آقایان آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی دعوت به عمل آمده است، این حرکت بارقه ا ی از امید بر روح پژمرده جامعه دمید و حجت را برای آن بزرگان تمام، کرده است.
جامعه ایران در چند سال اخیر به گونه ای با مشکلات داخلی و خارجی مواجه بوده است که هر روز شاهد اخبار اندوهناک و نگران کننده ، بویژه در زمینهء اقتصادی و تورم به گوش می رسد . فشارهای روحی و روانی که به این ملت وارد گشته تمامی آن ناشی از تحریم ها نبوده است؛ بلکه سوء مدیریت ها و سیاست های غلط که در عرصه های خرد و کلان و جامعه اعمال گشته است ، سوء مدیریت ها سهم مهمی در آن دارد. به همان میزان که این دولت از عدالت سخن گفت ، ازمحروم و مستضعفان دم زد، و وعده های توخالی ، از جمله آوردن پول نفت بر سر سفره های مردم را داد ، بهمان میزان در عمل ناموفق و ناکار آمد از آب در آمد . از سویی موجب اختلاس های کلان و اقتصاد رانتی شد. زمانی که این دولت وارد صحنه سیاسی کشور شد،، همزمان درآمدهای کشور با دلارهای نفتی فزونی یافت ، بهای نفت هربشکه از30 تا 35 دلار به 70 دلار بالا رفت ، این در آمد ها در دوره نهم و دهم ریاست جمهوری سرمایه بزرگ کشور به اندازه پیش از 600 میلیارد دلار، در اختیار دولت قرار داد که می توانست فرصتی مغتنم برای کشور باشد ، لکن سوءمدیریت نتیجه معکوس بهمراه داشت، این در آمدها در هزینه های جاری به کار رفت، هزینه های مصرفی بر هزینه های عمرانی فزونی گرفت. و در زمانی کوتاه صعود نقدینگی و تورم شدت گرفت و میزان نقدینگی از 70هزار میلیارد تومان به 430هزار میلیارد تومان افزایش یافت. اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها که موجب افزایش قیمت حامل های انرژی و افزایش دوباره نقدینگی در دست مردم بود، تورم را تشدید کرد و سویی موجب بی اطمینانی سرمایه گذاران و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری و بی کاری و از رونق افتادن تولید و کسب و کار در جامعه گردید. و از سویی دیگر با عدم پرداخت یارانه های نقدی بخش صنعت ، کشاورزی و بنگاه های اقتصادی وضعیت اسفباری پیدا کرد، در نتیجه فقرو بیکاری را افزایش داد.
افزایش تورم و بیکاری موجب شکل گیری نوعی آینده هراسی گشت به گونه ای که مردم می پندارند و می بینند که امروز شان از دیروزشان بدتر است و نگران این هستند که فردا چه خواهد شد.
این گونه اضطراب ها موجب تشدید اختلالات روانی گشته و بداخلاقی ، بی اعتمادی عمومی را در جامعه رواج داده است. این شرایط بزه های اجتماعی را افزایش داده است . براساس آمار رسمی در 9 ماه پیش، وقوع سرقت ها نسبت به سال گذشته 2/21 درصد افزایش یافته، سرقت خودرو ها ، نسبت به سال گذشته 43 درصد بیشتر بوده است. آمار طلاق سیر صعودی یافته و نرخ ازدواج کمتر شده است. نرخ تورم در سال 91 به نرخ بی سابقه رسید.
و هزاران مشکل دیگر که جامعه را بیمار، افسرده و ناامید از آینده کرده است. در زمینه سیاسی نیز بهتر از این نیست ، روابط سیاسی ایران با کشور های مختلف از جمله کشور های همسایه ، بدترین دوران خود را دارد.
با وجود کوله باری از مشکلات ، چه کسی در مقام چاره و درمان این بیماری ها بر می آید، آیا با یک مدیریت ضعیف و کم تجربه ، فاقد سابقه می توان این نابسامانی ها را چاره نمود. بدون شک دست هایی در کار است تا اوضاع پریشان کشور، سامان نیابد ، اگر کسی این توان را داشته باشد و مورد تقاضای بیشتر مردم باشد، که بارسنگین این مسئولیت را بر دوش کشد، مورد انواع تهمت ها و هجوم ها قرار می گیرد.
نمود آن مقاله زهراگین اخیر روزنامه کیهان، نسبت به کسی که از بدو انقلاب و زمان مرحوم امام بار سنگین فرهنگی و اجرایی کشور را به دوش داشت. او 8 سال در مقام دومین شخصیت مملکت جایی داشته است، امروز مورد تقاضای میلیونها ایرانی برای بازگشت به صحنه اجرایی کشور است. چه جای توجیه است که روزنامه ای که از سرمایه بیت المال استفاده می کند در مقام قضاوت بنشیند و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی را مفسد فی الارض و … معرفی کند؟ چرا دلسوزان کشور و روحانیت معظم در برابر این بد اخلاقی ها فریادی بر نمی آورد. این آقایان که چنین حمله می کنند از چه می ترسند که البفای اولیه اخلاق را زیر پا می گذارند، سیاست های ماکیاولی تا کجا می خواهد ادامه پیدا کند.
نویسنده سرمقاله می داند که در تقویت این دولت که اقتصاد، اعتبار و امنیت روانی جامعه را به ورطه نابودی برده است بیشترین نقش را داشته است. حال چه کسی باید به توبه بنشیند؟
حمله به آقایان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی و همچنین حملاتی که به آیه الله هاشمی اخیرا توسط امام جمعه مشهد صورت گرفته ، نماد دست های ناپیدایی است که فقط برای منافع خود می اندیشند، در واقع این حملات به میلیون ها ایرانی است که از آقایان تقاضا ی کاندیدا شدن را داشته اند، تا مملکت را از این وضعیت بحرانی نجات دهند.
گناه بزرگ آقایان هاشمی و خاتمی و امثال آنان این است که در این روزگار حساس مورد توجه نخبگان ، دانشگاهیان و حوزویان و بخش وسیعی از ملت ایران قرار گرفته اند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن محکوم کردن حمله هایی که در این چند روز اخیر از راه قلم و بیان به آقایان هاشمی و خاتمی صورت گرفت، مجددا از این دو چهره با سابقه ء مورد توجه مردم می خواهند تا به تقاضای آحاد این ملت پاسخ مثبت گفته و اعتبار و حیثیت کشور و انقلاب را به جایگاه اصلی خود بازگردانند. و خواستهء مردم را که بزرگترین حجت الهی برای برداشتن این بار سنگین است، تحقق بخشند. و از امام علی (ع) بیاموزند که پس از، ازهم پاشیدگی حکومت خلیفه سوم به خاطر تقاضای بیش از حد مردم ، خود را فدای آبروی اسلام و حضرت ختمی مرتبت نمود.
و با تشکر از تمامی گروه ها و احزاب ، نخبگان علمی دانشگاهی ، حوزوی و انبوه دلسوزان و متعهدان به انقلاب و نظام که از آن بزرگواران دعوت به کاندیداتوری نموده اند درخواست می کنیم که همان راه را تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه دهند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
11/2/1392جرس: در واکنش به موج جدید اهانت های وارده به محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی توسط برخی نهادها و رسانه ها و چهره های حکومت، تشکل «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم» با صدور بیانیه ای اعتراض آمیز، این اقدامات را تقبیح کرد و توهین به ملت دانست.
تشکل اصلاح طلب «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم»، همچنین مجددا از این دو “چهره مورد توجه مردم” خواسته است تا با حضور خود در عرصه انتخابات، “به تقاضای آحاد این ملت پاسخ مثبت گفته و اعتبار و حیثیت کشور و انقلاب را به جایگاه اصلی خود بازگردانند. و خواستهء مردم را که بزرگترین حجت الهی برای برداشتن این بار سنگین است، تحقق بخشند.”
به گزارش تارنمای مجمع، در بخشی از بیانیه این تشکل اصلاح طلب آمده است: “این حملات نماد دست های ناپیدایی است که فقط برای منافع خود می اندیشند، در واقع این حملات به میلیون ها ایرانی است که از آقایان تقاضا ی کاندیدا شدن را داشته اند، تا مملکت را از این وضعیت بحرانی نجات دهند. گناه بزرگ آقایان هاشمی و خاتمی و امثال آنان این است که در این روزگار حساس مورد توجه نخبگان ، دانشگاهیان و حوزویان و بخش وسیعی از ملت ایران قرار گرفته اند.”
متن کامل بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بدین شرح است:
بنام خدا
وْلاَ حُضُورُ الْحَاضِرِ، وَقِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، وَمَا أَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلاَّ يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِم، وَلاَ سَغَبِ مَظْلُوم، لألْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا ( خطبه 3 نهج البلاغه)
در پی درخواستهای مکرر و پی در پی از سوی آحاد ملت ایران به ویژه نخبگان فکری و علمی ، اعم از دانشگاهیان و حوزویان ، برای کاندیداتوری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از آقایان آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی دعوت به عمل آمده است، این حرکت بارقه ا ی از امید بر روح پژمرده جامعه دمید و حجت را برای آن بزرگان تمام، کرده است.
جامعه ایران در چند سال اخیر به گونه ای با مشکلات داخلی و خارجی مواجه بوده است که هر روز شاهد اخبار اندوهناک و نگران کننده ، بویژه در زمینهء اقتصادی و تورم به گوش می رسد . فشارهای روحی و روانی که به این ملت وارد گشته تمامی آن ناشی از تحریم ها نبوده است؛ بلکه سوء مدیریت ها و سیاست های غلط که در عرصه های خرد و کلان و جامعه اعمال گشته است ، سوء مدیریت ها سهم مهمی در آن دارد. به همان میزان که این دولت از عدالت سخن گفت ، ازمحروم و مستضعفان دم زد، و وعده های توخالی ، از جمله آوردن پول نفت بر سر سفره های مردم را داد ، بهمان میزان در عمل ناموفق و ناکار آمد از آب در آمد . از سویی موجب اختلاس های کلان و اقتصاد رانتی شد. زمانی که این دولت وارد صحنه سیاسی کشور شد،، همزمان درآمدهای کشور با دلارهای نفتی فزونی یافت ، بهای نفت هربشکه از30 تا 35 دلار به 70 دلار بالا رفت ، این در آمد ها در دوره نهم و دهم ریاست جمهوری سرمایه بزرگ کشور به اندازه پیش از 600 میلیارد دلار، در اختیار دولت قرار داد که می توانست فرصتی مغتنم برای کشور باشد ، لکن سوءمدیریت نتیجه معکوس بهمراه داشت، این در آمدها در هزینه های جاری به کار رفت، هزینه های مصرفی بر هزینه های عمرانی فزونی گرفت. و در زمانی کوتاه صعود نقدینگی و تورم شدت گرفت و میزان نقدینگی از 70هزار میلیارد تومان به 430هزار میلیارد تومان افزایش یافت. اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها که موجب افزایش قیمت حامل های انرژی و افزایش دوباره نقدینگی در دست مردم بود، تورم را تشدید کرد و سویی موجب بی اطمینانی سرمایه گذاران و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری و بی کاری و از رونق افتادن تولید و کسب و کار در جامعه گردید. و از سویی دیگر با عدم پرداخت یارانه های نقدی بخش صنعت ، کشاورزی و بنگاه های اقتصادی وضعیت اسفباری پیدا کرد، در نتیجه فقرو بیکاری را افزایش داد.
افزایش تورم و بیکاری موجب شکل گیری نوعی آینده هراسی گشت به گونه ای که مردم می پندارند و می بینند که امروز شان از دیروزشان بدتر است و نگران این هستند که فردا چه خواهد شد.
این گونه اضطراب ها موجب تشدید اختلالات روانی گشته و بداخلاقی ، بی اعتمادی عمومی را در جامعه رواج داده است. این شرایط بزه های اجتماعی را افزایش داده است . براساس آمار رسمی در 9 ماه پیش، وقوع سرقت ها نسبت به سال گذشته 2/21 درصد افزایش یافته، سرقت خودرو ها ، نسبت به سال گذشته 43 درصد بیشتر بوده است. آمار طلاق سیر صعودی یافته و نرخ ازدواج کمتر شده است. نرخ تورم در سال 91 به نرخ بی سابقه رسید.
و هزاران مشکل دیگر که جامعه را بیمار، افسرده و ناامید از آینده کرده است. در زمینه سیاسی نیز بهتر از این نیست ، روابط سیاسی ایران با کشور های مختلف از جمله کشور های همسایه ، بدترین دوران خود را دارد.
با وجود کوله باری از مشکلات ، چه کسی در مقام چاره و درمان این بیماری ها بر می آید، آیا با یک مدیریت ضعیف و کم تجربه ، فاقد سابقه می توان این نابسامانی ها را چاره نمود. بدون شک دست هایی در کار است تا اوضاع پریشان کشور، سامان نیابد ، اگر کسی این توان را داشته باشد و مورد تقاضای بیشتر مردم باشد، که بارسنگین این مسئولیت را بر دوش کشد، مورد انواع تهمت ها و هجوم ها قرار می گیرد.
نمود آن مقاله زهراگین اخیر روزنامه کیهان، نسبت به کسی که از بدو انقلاب و زمان مرحوم امام بار سنگین فرهنگی و اجرایی کشور را به دوش داشت. او 8 سال در مقام دومین شخصیت مملکت جایی داشته است، امروز مورد تقاضای میلیونها ایرانی برای بازگشت به صحنه اجرایی کشور است. چه جای توجیه است که روزنامه ای که از سرمایه بیت المال استفاده می کند در مقام قضاوت بنشیند و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی را مفسد فی الارض و … معرفی کند؟ چرا دلسوزان کشور و روحانیت معظم در برابر این بد اخلاقی ها فریادی بر نمی آورد. این آقایان که چنین حمله می کنند از چه می ترسند که البفای اولیه اخلاق را زیر پا می گذارند، سیاست های ماکیاولی تا کجا می خواهد ادامه پیدا کند.
نویسنده سرمقاله می داند که در تقویت این دولت که اقتصاد، اعتبار و امنیت روانی جامعه را به ورطه نابودی برده است بیشترین نقش را داشته است. حال چه کسی باید به توبه بنشیند؟
حمله به آقایان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی و همچنین حملاتی که به آیه الله هاشمی اخیرا توسط امام جمعه مشهد صورت گرفته ، نماد دست های ناپیدایی است که فقط برای منافع خود می اندیشند، در واقع این حملات به میلیون ها ایرانی است که از آقایان تقاضا ی کاندیدا شدن را داشته اند، تا مملکت را از این وضعیت بحرانی نجات دهند.
گناه بزرگ آقایان هاشمی و خاتمی و امثال آنان این است که در این روزگار حساس مورد توجه نخبگان ، دانشگاهیان و حوزویان و بخش وسیعی از ملت ایران قرار گرفته اند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن محکوم کردن حمله هایی که در این چند روز اخیر از راه قلم و بیان به آقایان هاشمی و خاتمی صورت گرفت، مجددا از این دو چهره با سابقه ء مورد توجه مردم می خواهند تا به تقاضای آحاد این ملت پاسخ مثبت گفته و اعتبار و حیثیت کشور و انقلاب را به جایگاه اصلی خود بازگردانند. و خواستهء مردم را که بزرگترین حجت الهی برای برداشتن این بار سنگین است، تحقق بخشند. و از امام علی (ع) بیاموزند که پس از، ازهم پاشیدگی حکومت خلیفه سوم به خاطر تقاضای بیش از حد مردم ، خود را فدای آبروی اسلام و حضرت ختمی مرتبت نمود.
و با تشکر از تمامی گروه ها و احزاب ، نخبگان علمی دانشگاهی ، حوزوی و انبوه دلسوزان و متعهدان به انقلاب و نظام که از آن بزرگواران دعوت به کاندیداتوری نموده اند درخواست می کنیم که همان راه را تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه دهند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
11/2/1392به گزارش تارنمای مجمع، در بخشی از بیانیه این تشکل اصلاح طلب آمده است: “این حملات نماد دست های ناپیدایی است که فقط برای منافع خود می اندیشند، در واقع این حملات به میلیون ها ایرانی است که از آقایان تقاضا ی کاندیدا شدن را داشته اند، تا مملکت را از این وضعیت بحرانی نجات دهند. گناه بزرگ آقایان هاشمی و خاتمی و امثال آنان این است که در این روزگار حساس مورد توجه نخبگان ، دانشگاهیان و حوزویان و بخش وسیعی از ملت ایران قرار گرفته اند.”
متن کامل بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بدین شرح است:
بنام خدا
وْلاَ حُضُورُ الْحَاضِرِ، وَقِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، وَمَا أَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلاَّ يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِم، وَلاَ سَغَبِ مَظْلُوم، لألْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا ( خطبه 3 نهج البلاغه)
در پی درخواستهای مکرر و پی در پی از سوی آحاد ملت ایران به ویژه نخبگان فکری و علمی ، اعم از دانشگاهیان و حوزویان ، برای کاندیداتوری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از آقایان آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی دعوت به عمل آمده است، این حرکت بارقه ا ی از امید بر روح پژمرده جامعه دمید و حجت را برای آن بزرگان تمام، کرده است.
جامعه ایران در چند سال اخیر به گونه ای با مشکلات داخلی و خارجی مواجه بوده است که هر روز شاهد اخبار اندوهناک و نگران کننده ، بویژه در زمینهء اقتصادی و تورم به گوش می رسد . فشارهای روحی و روانی که به این ملت وارد گشته تمامی آن ناشی از تحریم ها نبوده است؛ بلکه سوء مدیریت ها و سیاست های غلط که در عرصه های خرد و کلان و جامعه اعمال گشته است ، سوء مدیریت ها سهم مهمی در آن دارد. به همان میزان که این دولت از عدالت سخن گفت ، ازمحروم و مستضعفان دم زد، و وعده های توخالی ، از جمله آوردن پول نفت بر سر سفره های مردم را داد ، بهمان میزان در عمل ناموفق و ناکار آمد از آب در آمد . از سویی موجب اختلاس های کلان و اقتصاد رانتی شد. زمانی که این دولت وارد صحنه سیاسی کشور شد،، همزمان درآمدهای کشور با دلارهای نفتی فزونی یافت ، بهای نفت هربشکه از30 تا 35 دلار به 70 دلار بالا رفت ، این در آمد ها در دوره نهم و دهم ریاست جمهوری سرمایه بزرگ کشور به اندازه پیش از 600 میلیارد دلار، در اختیار دولت قرار داد که می توانست فرصتی مغتنم برای کشور باشد ، لکن سوءمدیریت نتیجه معکوس بهمراه داشت، این در آمدها در هزینه های جاری به کار رفت، هزینه های مصرفی بر هزینه های عمرانی فزونی گرفت. و در زمانی کوتاه صعود نقدینگی و تورم شدت گرفت و میزان نقدینگی از 70هزار میلیارد تومان به 430هزار میلیارد تومان افزایش یافت. اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها که موجب افزایش قیمت حامل های انرژی و افزایش دوباره نقدینگی در دست مردم بود، تورم را تشدید کرد و سویی موجب بی اطمینانی سرمایه گذاران و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری و بی کاری و از رونق افتادن تولید و کسب و کار در جامعه گردید. و از سویی دیگر با عدم پرداخت یارانه های نقدی بخش صنعت ، کشاورزی و بنگاه های اقتصادی وضعیت اسفباری پیدا کرد، در نتیجه فقرو بیکاری را افزایش داد.
افزایش تورم و بیکاری موجب شکل گیری نوعی آینده هراسی گشت به گونه ای که مردم می پندارند و می بینند که امروز شان از دیروزشان بدتر است و نگران این هستند که فردا چه خواهد شد.
این گونه اضطراب ها موجب تشدید اختلالات روانی گشته و بداخلاقی ، بی اعتمادی عمومی را در جامعه رواج داده است. این شرایط بزه های اجتماعی را افزایش داده است . براساس آمار رسمی در 9 ماه پیش، وقوع سرقت ها نسبت به سال گذشته 2/21 درصد افزایش یافته، سرقت خودرو ها ، نسبت به سال گذشته 43 درصد بیشتر بوده است. آمار طلاق سیر صعودی یافته و نرخ ازدواج کمتر شده است. نرخ تورم در سال 91 به نرخ بی سابقه رسید.
و هزاران مشکل دیگر که جامعه را بیمار، افسرده و ناامید از آینده کرده است. در زمینه سیاسی نیز بهتر از این نیست ، روابط سیاسی ایران با کشور های مختلف از جمله کشور های همسایه ، بدترین دوران خود را دارد.
با وجود کوله باری از مشکلات ، چه کسی در مقام چاره و درمان این بیماری ها بر می آید، آیا با یک مدیریت ضعیف و کم تجربه ، فاقد سابقه می توان این نابسامانی ها را چاره نمود. بدون شک دست هایی در کار است تا اوضاع پریشان کشور، سامان نیابد ، اگر کسی این توان را داشته باشد و مورد تقاضای بیشتر مردم باشد، که بارسنگین این مسئولیت را بر دوش کشد، مورد انواع تهمت ها و هجوم ها قرار می گیرد.
نمود آن مقاله زهراگین اخیر روزنامه کیهان، نسبت به کسی که از بدو انقلاب و زمان مرحوم امام بار سنگین فرهنگی و اجرایی کشور را به دوش داشت. او 8 سال در مقام دومین شخصیت مملکت جایی داشته است، امروز مورد تقاضای میلیونها ایرانی برای بازگشت به صحنه اجرایی کشور است. چه جای توجیه است که روزنامه ای که از سرمایه بیت المال استفاده می کند در مقام قضاوت بنشیند و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی را مفسد فی الارض و … معرفی کند؟ چرا دلسوزان کشور و روحانیت معظم در برابر این بد اخلاقی ها فریادی بر نمی آورد. این آقایان که چنین حمله می کنند از چه می ترسند که البفای اولیه اخلاق را زیر پا می گذارند، سیاست های ماکیاولی تا کجا می خواهد ادامه پیدا کند.
نویسنده سرمقاله می داند که در تقویت این دولت که اقتصاد، اعتبار و امنیت روانی جامعه را به ورطه نابودی برده است بیشترین نقش را داشته است. حال چه کسی باید به توبه بنشیند؟
حمله به آقایان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی و همچنین حملاتی که به آیه الله هاشمی اخیرا توسط امام جمعه مشهد صورت گرفته ، نماد دست های ناپیدایی است که فقط برای منافع خود می اندیشند، در واقع این حملات به میلیون ها ایرانی است که از آقایان تقاضا ی کاندیدا شدن را داشته اند، تا مملکت را از این وضعیت بحرانی نجات دهند.
گناه بزرگ آقایان هاشمی و خاتمی و امثال آنان این است که در این روزگار حساس مورد توجه نخبگان ، دانشگاهیان و حوزویان و بخش وسیعی از ملت ایران قرار گرفته اند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن محکوم کردن حمله هایی که در این چند روز اخیر از راه قلم و بیان به آقایان هاشمی و خاتمی صورت گرفت، مجددا از این دو چهره با سابقه ء مورد توجه مردم می خواهند تا به تقاضای آحاد این ملت پاسخ مثبت گفته و اعتبار و حیثیت کشور و انقلاب را به جایگاه اصلی خود بازگردانند. و خواستهء مردم را که بزرگترین حجت الهی برای برداشتن این بار سنگین است، تحقق بخشند. و از امام علی (ع) بیاموزند که پس از، ازهم پاشیدگی حکومت خلیفه سوم به خاطر تقاضای بیش از حد مردم ، خود را فدای آبروی اسلام و حضرت ختمی مرتبت نمود.
و با تشکر از تمامی گروه ها و احزاب ، نخبگان علمی دانشگاهی ، حوزوی و انبوه دلسوزان و متعهدان به انقلاب و نظام که از آن بزرگواران دعوت به کاندیداتوری نموده اند درخواست می کنیم که همان راه را تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه دهند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
11/2/1392